|
امام رضا شناسی (استاد محترم خانم زهره بروجردی) جلسه 1 |
قبل از هر چیز خدای سبحان را سپاس گذاریم که توفیق ورود به کلاس شناخت علی بن موسی الرضا را نصیب ما فرمود. عنوان کلاس در محضر علی بن موسی الرضا است، زیرا همه ما جیره خوار بیت رضوی هستیم. از این رو وظیفهی خود دانستیم تا کلاسی در شناخت و معرفت علی بن موسی الرضا برگزار کنیم، شاید که ثامن الحجج برگ سبز ما را بپذیرند. در همین ابتدای کلاس عرض میکنیم که ما وجود مقدس حضرت علی بن موسی الرضا را به عنوان عالم آل محمد(ص) میشناسیم زیرا حضرت در عصری زندگی میکردند که مأمون حاکم آن زمان بود و حاکمی در ظاهر عالم دوست همین عامل باعث شد تا ویژگی عالم بودن امام رضا(ع) تا حدودی به نمایش گذاشته شود، در آن زمان سفره علم بسیار گسترده شد مأمون به بهانههای مختلف جلسات علمی خاصی را تشکیل میداد او حتی از فرصتهای کوتاه دیدار حضرت بهره میجست و سؤالات علمی مطرح میکرد. مأمون به نحوی حُسن استفاده را از همراهی با حضرت میجست و در همین همراهیها تفاسیر بعضی از آیات مبهم را از حضرت سوال میکرد و او جلسات گوناگونی تشکیل میداد و علما را از ملیّتها و اقلیمهای مختلف دعوت میکرد. همچنین مذاهب مختلف را در مقابل حضرت قرار میداد تا از زبان مطهر امام رضا(ع) کلمات نورانی دریافت شود. با این مقدمه ما در این کلاس چند مبحث را به لطف حضرت حق دنبال می کنیم. 1. تفاسیر بعضی از آیات خاص که از زبان مطهّر حضرت مطرح شده به خصوص مباحث کلامی، مثلاً مباحث کلامی جبر و تفویض. 2. بررسی بعضی از خطبههای اعتقادی حضرت، مثلاً حضرت خطبهی توحیدیهای دارند که خطبهی مفصلی است در حقیقت این خطبهی الله شناسی است یک سلسله از مسائل مطرح شده و از زبان مطهّر حضرت مسائل اعتقادی است بالاخص در رابطه با مسئلهی توحید کلماتی بسیار حکیمانه مطرح کردهاند. 3. در این جلسات سلسله مباحث امام شناسی مطرح میشود این مبحث از آن روست که مأمون ظاهراً پیرو مذهب شیعه بود به همین جهت حضرت علی بن موسی برای معرفی حضرات معصومین از موقعیتهای مناسب بهره میجست زیرا اذن معرفی از ناحیهی حکومت برای حضرت صادر شده بود. 4. سلسلهای از احتجاجات حضرت از آن زمان به دست ما رسیده که این احتجاجات مختلف از زبان مطهر علی بن موسی در مقابل علمای مختلف مطرح شده که اینها در نوع خود بی نظیرند. 5. سلسلهای از اخلاقیات از لسان ایشان مطرح شده که وجود این اخلاقیات از زبان مطهّر حضرت عرضه شده است ما همچنین سعی در بررسی مباحث اخلاقی داریم تا شاید شیرینی این مباحث از زبان حضرت به اذن ایشان تأثیر خاصی را در زندگی ما ایجاد کند. از مباحث تاریخی عصر حضرت چشم میپوشیم تا بیش از هر چیز به سیرهی عملی امام در اخلاقیات و اعتقادیات بپردازیم همچنین سیرهی عملی ایشان را در ارتباطات مختلف با دیگران به لطف حضرت حق بررسی کنیم. برای حُسن مطلع روایتی از عیون اخبار علی بن موسی الرضا(ع) مطرح میکنیم: روایتی از علی بن حسین فضال نقل میکند در مورد الفبا یعنی دربارهی 28 حرف عربی، ایشان از قول حضرت نقل میکنند که حضرت فرمودند: « إِنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى لِیُعَرِّفَ بِهِ خَلْقَهُ الْکِتَابَةَ الْحُرُوفُ الْمُعْجَمُ » اولین چیزی که خدای سبحان آفرید تا خلق او نوشتن را یاد بگیرند حروف الفباست پس حروف الفبا مخلوق خداوند است. یعنی خدای سبحان بر روی تک تک کلمات خود خداوند نظر داشته اند. حضرت در ابتدا یک حکم ظاهری مطرح میکنند که در پشت پردهی هر حکم ظاهری احکام باطنی فراوانی نهفته است میفرمایند: اگر بر سر کسی ضربهای وارد شود و به واسطهی این ضربه فرد نتواند بعضی از این حروف را مطرح کند مثلاً از تلفظ «شین» و «میم» ناتوان گردد ضارب باید به میزان ناتوانایی فرد به او دیه بدهد با این توضیح باید بگوئیم 28 حرف الفبا قیمتی دارد که کسی بر اثر ضربهای از تلفظ آنها ناتوان شود ضارب باید به او دیه بدهد. هر حرفی از حروف الفبا یک بیست و هشتم دیه انسان است و اگر بر اثر سانحهای فرد تلفظ کلیهی حروف را از دست بدهد ضارب باید به میزان کل حروف دیه دهد. این ظاهر موضوع است اما پشت پردهی این کلام را در ادامهی روایات باید جستجو کنیم. در ابتدا خود حروف را بررسی میکنیم. یعنی در کنار سفرهی معرفتی حضرت با محتوی حروف آشنا میشویم قبل از شروع کلی بحث میگوئیم اگر کسی به دیدگاه معرفتی دیگران آسیب وارد کند در عالم معنا به چه میزان به آنها بدهکار است به طور مثال اگر دیه مادی افراد در زمان ما 40 ملیون تومان باشد باید بگوئیم دیه شخصیت کشی افراد در عالم معنا به چه میزانی است؟ پرداخت دیه جهت نقص اعتقادی از توان ضارب خارج است. وقتی آسیب به مخرج یک حرف بر ضارب دیه واجب میکند ضربههای اعتقادی و اخلاقی با ضارب آگاه و غافل چه میکند. به موضوع کلاس بر میگردیم گفتیم از کتاب عیون الاخبار امام رضا(ع) روایتی از حضرت نقل شده است که می گوید: « حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع » روایت ظاهراً از علی بن موسی الرضا است اما حقیقتاً از وجود مقدس علی بن ابی طالب نقل شده است، وجود مقدس امیر المومنین(ع) منبع و مصدر توزیع علم در عالماند، گویا تا زمان علی بن موسی الرضا(ع) جامعه آمادهی شنیدن این روایت نبوده است. روایت میان حضرات معصومین از یکی به دیگری منتقل شده است. حضرت امیرالمومنین(ع) در توضیح حروف میفرمایند: « الْأَلِفُ آلَاءُ اللَّهِ وَ الْبَاءُ بَهْجَةُ اللَّهِ » الف: به نعمتهای پیوسته خداوند سبحان میگویند میان آلاء و نعمات فرق است.آلاء به نعمات پشت سر هم گفته می شود نعماتی که انقطاعی ندارد با توجه به حرف باید گفت خدای سبحان اولین حرفی که به بنده آموزش میدهد نشان از نعمتهای لاینفک او دارد تا به بنده بیاموزد در عالم نعمتها پیوسته اند و انقطاعی در آنها نیست و اگر انقطاعی صورت میگیرد از ناحیهی خود شماست. باء به معنای بهجتِ حضرت حق است. خوشی و بهجت خداوند سبحان چه زمانی جلوهگری میکند زمانی که من و شما استفادهی کافی از آلاء را داشته باشیم و آنها را تصدیق کنیم نه تکذیب. «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ »1 « پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را تکذیب مىکنید(شما اى گروه جنّ و انس)؟!» با همان رضایت کامل حضرت حق است. حضرت در رابطه با حرف «ت» میفرمایند: « التَّاءُ تَمَامُ الْأَمْرِ » حضرت «ت» را وجود مقدس قائم آل محمد ذکر کردهاند با ذکر این معنی میتوان چنین گفت که اگر کسی نعمات و آلاء خویش را در راه رضای حضرت حق به بهترین شکل به کار گیرد تحت بهجت الهی قرار میگیرد و خداوند سبحان نوید « تَمَامُ الْأَمْرِ » را به او میدهد. یعنی چنین فردی در سایهی پر برکت وجود مقدس امام زمان(ع) جای میگیرد. حضرت در توضیح حرف «ت» دو نکته را همزمان متذکر شدهاند الف: افراد اگر در رضایت حق گام بر میدارند در سایهی ولایت تامه صاحب الزمان قرار میگیرند. ب: همچنین متذکر شدهاند تکمیل امر نبوت با وجود مقدس قائم آل محمد(عج) کامل میشود. « وَ الثَّاءُ ثَوَابُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى أَعْمَالِهِمُ الصَّالِحَةِ» پاداشی که به مؤمنین داده میشود جهت اعمال صالحشان است. «فَالْجِیمُ جَمَالُ اللَّهِ وَ جَلَالُهُ» جیم نمایش جمال و جلال خداوند سبحان در عالم است. «وَ الْحَاءُ حِلْمُ اللَّهِ عَنِ الْمُذْنِبِینَ» ح حلم خدا بر مذنبین بیان میکند خداوند سبحان نسبت به مذنبین حلیم است و به آنها مهلت جبران خواهد داد. « وَ الْخَاءُ خُمُولُ ذِکْرِ أَهْلِ الْمَعَاصِی عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل » خمول = بینشانی ، خ یعنی اهل معصیت نزد خدا بینام و نشاناند بی نام و نشان بودن به معنای بی توجهی حضرت حق نسبت به آنهاست. هر ذاکر مؤمنی در دعای شبهای ماه رمضان از خداوند سبحان درخواست میکند «اَعْلِ ذکری» خدایا اسم من را در آن بالا ذکر کن زیرا به میزانی که افراد اهل معصیت باشند نزد خدای سبحان نامی ندارند و اگر کسی اهل طاعت حق باشد به اذن خداوند اجازه مییابد تا از حضرت حق درخواست کند که نام او را در میان اهل آسمان ذکر کند این بی نام و نشانی برای معصیت کار خود لطف حضرت حق است زیرا سوء پیشینهای نزد حضرت حق ندارد که شرمندهی بازگشت خویش باشد هر کس بر انجام معصیت تعمدی ندارد و از بازگشت به سوی حضرت حق اباعی نداشته باشد تحت پوشش این لطف حضرت قرار میگیرد. به دلیل طولانی بودن بحث ادامه معانی حروف را به جلسه بعد واگذار میکنیم. |
هدیه به پیشگاه مطهر علی بن موسی الرضا علیه السلام صلوات |